در این شهر

صداشو گذاشته بودم!! همون شبا با بچه ها کافه رفتیم!!ا

این نوشته در همینجوری ، در خیابان, گاه نوشت, آلمان نوشت, دلتنگی ها ارسال شده و با , , , , , برچسب‌گذاری شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

بیان دیدگاه